تکثیر نقاط کانونی
اگر بپذیریم که منبع تولید فرم در نظریۀ دوم معماری، تخیل خلاق معمار است، در این صورت، درک او از اشکال هندسی و ظرفیتهای فرمی و فضایی آنها به موضوعی اساسی و شایستۀ تأمل بدل میشود. هر شکل هندسی، وقتی در بستر فضا قرار میگیرد، امکانات و پتانسیلهای ویژهای را به نمایش میگذارد. اما وظیفۀ معمار فراتر از مشاهدۀ سادۀ این فرمهاست؛ او باید به کشف ظرفیتهای پنهان و بالقوهای بپردازد که این اشکال در ذات خود حمل میکنند.
![](https://yaalegroup.com/wp-content/uploads/2024/12/3.jpg)
![](https://yaalegroup.com/wp-content/uploads/2024/12/2.jpg)
برای مثال، در مواجهه با دایره بر روی کاغذ، معمار میتواند به تحلیل ویژگیهای بنیادین آن بپردازد؛ از جمله مرکزگرایی و بیجهتی این فرم. برای خلق یک اثر معماری با استفاده از دایره، معمار باید نخست این خصوصیات ذاتی را بهدرستی بشناسد و از این شناخت بهعنوان ابزاری برای استخراج ظرفیتهای نو بهره گیرد. در این راستا، اگر به تکثیر نقاط کانونی دایره بپردازیم و یک نقطه را به دو نقطه تقسیم کنیم که همۀ تقسیمات درونی دایره حول آن شکل گیرد، تنشی در فرم ایجاد میشود که میتواند بخشی از ظرفیتهای فضایی نهفتهٔ آن را به منصۀ ظهور برساند.
![](https://yaalegroup.com/wp-content/uploads/2024/12/5.jpg)
![](https://yaalegroup.com/wp-content/uploads/2024/12/4.jpg)
در گام بعد، اگر دو خط از هر یک از این نقاط به محیط دایره ترسیم کنیم، دایره به پنج فضای درونی تقسیم خواهد شد. همزمان، به دلیل ویژگیهای این خطوط، دو فضای درونی شکلگرفته در این تقسیمبندی، فراتر از مرزهای دایره گسترش خواهند یافت.