خانۀ دیوار‌ی شمارۀ یک: شروع خلق وضعیت فضایی

خانۀ دیوار‌ی شمارۀ یک، نخستین اثر از سه‌گانۀ هی‌دک در این دوره است؛ جایی که بومِ پروژه، که پیش‌تر در پروژۀ لوز‌ی به‌صورت ترسیمات دوبعدی نمود یافته بود، اکنون به حجمی سه‌بعدی تبدیل شده و تعریفی تازه را ارائه می‌دهد. در این مجموعه پروژه‌ها، به فرم درآمدنِ بوم به دیوار محول شده است و فضاها یک‌به‌یک، همچون اجزایی مستقل، بر این بوم الصاق می‌شوند.

هی‌دک دربارۀ دیوار چنین می‌گوید:«دیوار وضعیتی خنثی دارد، ازاین‌رو همواره خاکستر‌ی است. دیوار همان کیفیتی را بازتاب می‌دهد که ‘لحظۀ وتر’ در خانه‌های لوز‌ی داشت؛ لحظه‌ای که در آن بیشترین آرامش و در عین حال بیشترین تنش نهفته است؛ لحظه‌ای گذرا. دیوار این حس گذر را تقویت می‌کند و به واسطۀ نازکی‌اش، لحظه‌ای بودنِ وضعیت را شدت می‌بخشد».

 در این پروژه‌ها، دیوار نقش یک عنصر مرز‌ی را ایفا می‌کند: آن‌چه را که نمی‌خواهد سوژه در مواجهه با فرم ببیند، به پس‌زمینه می‌فرستد، و آن‌چه را که باید دریافت کند، به آشکارترین شکل پیش رویش قرار می‌دهد. گویی دیوار همچون بومی برای نقاشی عمل می‌کند، جایی که اجزا را با دقتی بصر‌ی در معرض دید مخاطب می‌گذارد. در عین حال، این بوم برای حضور اجزای ساختار‌ی‌ای که لزومی به دیده شدن ندارند، نیز احساس نیاز می‌کند.

بر همین اساس، شاید بتوان دلیل کاربرد رنگ در این سر‌ی پروژه‌ها را بهتر درک کرد؛ اجزای معمار‌ی بر دیوار الصاق شده‌اند، درست مانند لکه‌های رنگی‌ای که بر سطح یک بوم نقش می‌بندند. هی‌دک در این باره می‌گوید: «دیوار یک صافی است؛ یک خنثی‌کننده. خاکستر‌ی دیوار بر تمامی رنگ‌های دیگر اضافه می‌شود و در عین حال که آن‌ها را خنثی می‌کند، شدتشان را نیز افزایش می‌دهد».

اما خانه‌های دیوار‌ی به شیوه‌ای متفاوت، سوژه را درگیر با شی‌ء معمار‌ی می‌کنند. در اینجا، شی‌ء معمار‌ی نه‌تنها از طریق تکنیک‌های فرمی‌اش تعریف می‌شود، بلکه گامی فراتر می‌گذارد و زایشی تازه از فضا را درون تایپ خانه رقم می‌زند. این فضای دیگر را می‌توان «وضعیت» نامید، چراکه این معماری، وضعیت را برای سوژه می‌آفریند. وضعیت، در این‌جا، به معنای حالت، موقعیت یا چگونگی یک لحظۀ خاص است که از دل رابطۀ میان سوژه و فضا سربرمی‌آورد.

خانۀ دیوار‌ی شمارۀ یک قدم نخست از زایش وضعیت است؛ وضعیتی که در خانۀ دیوار‌ی شمارۀ دو به حد والایی شکل می‌گیرد. پس از زاده شدن بوم در تن دیوار، خانه براساس یک دوگانه شکل می‌گیرد؛ این‌سمتی که دسترسی به اجزاءِ خانه را رقم می‌زند و آن‌‌سمتی که اجزاء حضور دارند. در خانۀ دیوار‌ی شمارۀ یک، رمپ دست خود را فراتر از اجزاء دراز کرده و سوژه را در برمی‌گیرد. این‌جا دقیقاً جاییست که وضعیت شکل می‌گیرد؛وضعیت ورود. سوژه بر روی رمپ قرار گرفته است، اما رمپ نه درون است و نه بیرون، تنها وضعیتی از آستانگی ورود است. جایی که سوژه در آستانۀ ورود به خانه قرار گرفته است، لحظه‌ای بینابینی از بیرونی که در نهایت به درون منجر می‌شود