گفت‌و‌گو دربارۀ فیلم تنگسیر

گزارش نشست سوم (۲۴ شهریورماه ۱۴۰۱)

تنگسیر: فیلمی از امیر نادر‎ی

در این نشست از سلسله نشست‌های هنرهای تصویر‌ی ــ معمار‎ی از دریچۀ سینما ــ که در شهرکتاب ایرانشهر برگزار شد، اعضای گروه یله با همراهی مهمانان علاقه‌مند به این حوزه به‌تحلیل و بررسی فیلم تنگسیر به ‌کارگردانی امیر نادر‌ی پرداختند. این اثر برگرفته از رمان تنگسیر نوشتۀ صادق چوبک است که طغیان جنون‌آمیز علیه حاکمیت مستبد را به تصویر می‌کشد.

در ابتدای جلسه، فاطمه فرهنگی‌نیا ضمن تشریح پیشینۀ تاریخی و جغرافیایی داستان تنگسیر و شرایط زمانی تأثیرگذار بر آن، به زندگی شخصی، چارچوب‌های فکر‎ی و انگیزه‌های صادق چوبک برای خلق این اثر گریز‌ی زد تا حاضران نشست با آمادگی ذهنی بیشتر‎ی به تماشای بخش‌هایی از این اثر بنشینند.

داستان فیلم در تنگستان بوشهر، خانۀ تنگسیران ایران اتفاق می‌افتد. کارگردان به خوبی از بافت و معمار‎ی ویژۀ این شهر در راستای نمایش مفاهیم موردنظر خود کمک گرفته است. علی میرزامصطفی با ذکر نظر‌ی از نوید پورمحمدرضا، کارشناس‌ارشد شهرساز‌ی و نویسنده ــ که اولین مواجهۀ مخاطب با سینما را نه در خود فیلم بلکه در شهر پشت آن می‌داند ــ قدمت و اصالت شهر بوشهر و ساکنان آن را عاملی تأثیرگذار در ارائۀ تصویر‎ی درخور از شخصیت اصلی داستان، زائرمحمد، دانست.

صابر کرم‌زاده در ادامه، تنگسیر را از آثار گفتمانی سینمای موج نوی ایران شمرد که ارزش‌های اجتماعی آن نه‌تنها در بحبوحۀ اصلاحات و اقدامات انقلابی دوران خود، بلکه در دوره‌های تاریخی پس از آن نیز نمود پیدا می‌کند. او همچنین سکانس‌هایی از فیلم را تداعی‌گر اثر آزادی هدایت‌گر مردم از اوژن دولاکروا، هنرمند قرن نوزدهم، دانست.

 مفهومی که از نمایش به‌پاخاستن شخص متمولی با تپانچه، دوشادوش شخصی خنجربه‌دست و متعلق به طبقات پایین‌تر جامعه برای رسیدن به آرمانی مشترک استنباط می‌شود، در کنار خوانشمان از تابلوی نقاشی دولاکروا که در آن زنی نیمه‎عریان به نمایندگی از وجود آزادی حداکثر‎ی مردم جامعه با همراهی مبارزان دیگر انقلابی بزرگ را رقم می‌زند، گویای مفهومی مشترک است: «آغازگر انقلاب می‌تواند شخص باشد اما در نهایت، اجتماع است که قادر است آن را به سرانجام برساند».

پیش از نمایش سکانس‌های ابتدایی، علی میرزامصطفی سبک فیلم را این‌گونه توصیف کرد: «کارگردان برای بیان جنبه‌های خشونت‌آمیز انقلاب، ناتورالیسم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را به تصویر می‌کشد و حقیقت پشت پردۀ ابعاد گوناگون این پدیده و سیر تحولات جامعه تا رسیدن به مرز عصیان را همان‎گونه که واقعاً هست بازمی‌نمایاند؛ ولی به دور از حال و هوای رئال».

اولین صحنۀ مواجۀ ما با زائرمحمد، لحظۀ خروج او از چاه است، نجات‌‌دهنده‌ای که این بار نه از بلندای آسمان، بلکه به زمینی‌ترین حالت ممکن، از دل همان جامعۀ میان مردم ظهور کرده و زمینه‌ساز تحولاتی اساسی می‌گردد. در ادامۀ داستان، گفت‌و‌گوی مختصر او با زن صاحب گاو، زمینه‌ساز یاغی‌گر‎ی و دادخواهی او دربرابر ظلم و بی‌عدالتی‌ای می‌شود که سال‌ها زیر یوغ آن در سکوت گردن خم کرده است. زائرمحمد برای گرفتن حق خود روانۀ کوچه و بازار شده و از آنجا که جز تحقیر و تمسخر چیز‎ی عایدش نمی‌شود، تصمیم به انتقام می‌گیرد. روایت فیلم از منظرهای مختلف سیاسی، اجتماعی، دینی، تاریخی و … قابل بحث و بررسی است که در ادامۀ نشست به آن‌ها پرداخته شد.

مقولۀ مذهب و باورهای دینی، از پررنگ‌ترین عناصر‎ی است که درطول روایت داستان به آن پرداخته می‌شود. ما نظاره‌گر جامعه‌ای معتقد اما منفعلیم. مردمانی که تحمل هرچه بیشتر فساد و ظلم و استبداد را بر بدنۀ جامعه‌شان، شرط بهشتی شدن و رستگار‎ی خود می‌دانند و جزای بی‌عدالتی و حق‌کشی آشکار حاکمان وقت خود را به حساب‌رسی خداوند در روز قیامت واگذار می‌کنند. زائرمحمد از بطن همین توده برمی‌خیزد و به‌مرور باورهای جاافتاده در جامعه را به چالش می‌کشد، پدیده‌ای که در جریان روشنگر‎ی با آن مواجهیم. شورش شیرمحمد در فیلم نه به‌معنای پشت کردن او به عقاید پیشین، بلکه نماد قیام او در برابر زمامداران است. او آزادگی را کیش و آیین خود می‌داند نه انتظار منفعلانه برای نجات‌دهندۀ موهومی که ریشۀ ظلم را بخشکاند و از همین رو، برخلاف سایر مردم، پاسخ این ستم را به روز قیامت و شمشیر آختۀ حضرت عباس حواله نمی‌دهد؛ بلکه بدل به همان عباسی می‌شود که تمام زندگی خود را پای آن  گذاشته تا حق خود و مردم مظلوم را از ظالم بستاند.

اعضای گروه یله در گفت‌وگو با محمدصادق خاجی، معمار و مدرس دانشگاه، به ابعاد سیاسی‌‌ ـ اجتماعی اثر پرداختند و نقش شیرمحمد را در جایگاه فردی انقلابی در ایجاد یکپارچگی و اتحاد میان مردم بوشهر مورد بررسی قرار دادند.

صابر کرم‌زاده در این روایت، بوشهر را تجلی‌گاه شهر ایرانی نامید و توده شدن مردم آن را جریان اصلی فیلم در نظر گرفت، اتحادی که زائرمحمد به آن جهت می‌‌دهد و در مقام پیشگام و رهبر، همشهر‎ی‌های خود را برای گرفتن حقوق پایمال شده‌شان می‌شوراند.

علی میرزامصطفی نیز سست شدن بدنۀ‌ سیستم حاکم بر مردم را عامل کمک‌کننده در راستای تحقق اهداف زائرمحمد برشمرد. اعضای بدنۀ حاکمیت که خود نیز با شدت کمتر‎ی جزو قربانیان این جور و ستم بوده‌اند، در سکانس‌هایی از فیلم شخصیت اصلی را برای قطع ریشۀ نظام حاکم یار‎ی می‌کنند.

اما درخشان‌ترین بخش اثر را می‌توان در دقایق پایانی آن جست‌و‌جو کرد. جایی که شیرمحمد اسلحه‌ و تبر‌ی را به جوان همشهر‎ی خود می‌دهد. حرکت نمادینی که علی‌ میرزامصطفی آن را استعاره‌ای از ترویج روحیۀ پهلوان‌پرور‎ی و واگذار‎ی نقش خود به نسل بعدی دانست. فاطمه فرهنگی‌نیا تبر و سلاح‌هایی از این جنس  را سلاح‌هایی مردمی شمرد که بیانگر نقش پررنگ عامۀ مردم در به‌وقوع پیوستن تحولات اساسی جامعه است.

محمدصادق خاجی با اشاره به نقش فضاهای Mass (توده) و Void (خالی) در تعیین مرز میان صاحبان قدرت، نمونه‌هایی از آن را در سکانس‌های فیلم بررسی کرد: «شخصیت‌های فیلم تا زمانی که در جایگاه قدرت حاضر باشند، فضای توده‌ای مانند بارگاه یا حتی سقاخانه‌ای با دو پرچم برافراشته در دو سوی آن پشت سرشان مشاهده می‌شود؛ اما با فروریختن قدرت شخص، فضای پشت سر او نیز خالی شده و تغییرات مداوم این فضاها در طول روایت نشان از تغییر تایپولوژ‎ی دارد که تا انتهای فیلم با قدرت گرفتن تودۀ مردم و شکستن مرز میان دو جبهه، ادامه پیدا می‌کند».

او همچنین با در نظر گرفتن نقش سقاخانه در قالب نمادی برای حیات، تقدس، روشنی و امنیت، به بررسی آن در طول فیلم پرداخت.

در انتهای جلسه، اعضای نشست درباره علل نبود بازآفرینی‌های اصولی از آثار قدیمی مطرح سینما و ادبیات کشور، مانند اثر درخشان تنگسیر، و همچنین روایات اسطوره‌ای به‌جامانده از تاریخ ایران گفت‌و‌گو کردند و راهکارهایی در راستای بهبود رویکرد فعلی افراد جامعه به آثار‎ی از این جنس ارائه دادند.

نگارنده: درسا گلابی

نمایش همه جمع کردن