بازدید از برج شهیاد
گزارش بازدید دوم (۱۱ آذرماه ۱۴۰۱)
در این بازدید، گروه استودیو یله با همراهی بهنام پاکنژاد و جمعی از مهمانان از برج شهیاد آریامهر بازدید کردند. در این رویداد، ضمن بررسی کامل تاریخچۀ ساخت برج (از ایده تا اجرا) به گفتوگو پیرامون مفاهیمی چون شهر، شهروند، مدنیت، شهر مدنی و شهروند مدنی نیز پرداخته شد.
در ابتدای بازدید، فاطمه فرهنگینیا با نقلقولی از رزا پارکس، سیاهپوست آمریکایی که فعال حقوق مدنی است، بر ضرورت شناخت عناصر شهری تأکید کرد: «شهر، محل سکونت انسانهای منجمدی است که به هم نزدیکاند؛ اما رابطۀ نزدیکی با یکدیگر ندارند». علی میرزامصطفی نیز با بررسی نقش شهر در جایگاه بستری برای حضور مدنی شهروندانش، از مهمانان دعوت کرد تا در ادامه با رویکردی نو از برج شهیاد، که امروزه برج آزادی خوانده میشود، بازدید کنند.
در ادامه، نازنین امیری به تشریح فرایند طراحی و شکلگیری این بنا پرداخت: «پیش از تصمیمگیری برای ساخت این برج، سهراهی به نام «سهراه مهرآباد» در این موقعیت مکانی وجود داشت که بهدلیل مجاورت با فرودگاه به همان نام شناخته میشد. این سهراه به ورودی (دروازۀ) غرب تهران در آن دوره معروف بود. همچنین برج شهیاد دروازۀ مدرنی به شمار میآمد که به روی ایران گشوده شده و به همین خاطر به «دروازۀ ایران» نیز معروف است. ریشۀ عنوان شهیاد را میتوان در دو هزار و پانصد سال تاریخ تمدن شاهنشاهی ایران جستوجو کرد. از همین رو همزمان با سالگرد بنیانگذاری شاهنشاهی ایران به بهرهبرداری رسید و میزبان برگزاری دومین بخش از این جشنها پس از تخت جمشید بوده است».
در سال ۱۳۴۵خورشیدی فراخوان مسابقۀ «طرح ساختمان شهیاد آریامهر» در صفحۀ اول روزنامۀ اطلاعات به چاپ رسید. در این مسابقه که بین معماران ایرانی برگزار شد، هیئت داوران، متشکل از استادان معماری چون محسن فروغی، هوشنگ سیحون، حیدر غیایی، محمدکریم پیرنیا و …، طرح حسین امانت را برگزید و این طرح را شخص محمدرضا پهلوی انتخاب کرد. طبق گفتههای امانت، اکثر شرکتکنندگان این مسابقه از دانشآموختگان دانشکدۀ هنرهای زیبای تهران بودند. طراحان در انتخاب مصالح و طرح کاملاً آزاد بودند و تنها ضابطۀ تعریفشده برای آنها، محدودیت ارتفاع بود: بلندای بنا بهدلیل مجاورت با فرودگاه حداکثر ۴۵ متر. عملیات ساخت برج شهیاد در اواخر ۱۳۴۷ خورشیدی آغاز شد و بنا در ۲۴ مهرماه ۱۳۴۹ به بهرهبرداری رسید. در پی اجتماعات گستردۀ مردم در بحبوحۀ انقلاب اسلامی ایران و پیروزیاش در سال ۱۳۵۷، جایگاه این برج متحول شد. ده روز پس از سرنگونی حکومت پیشین، نام برج و میدان پیرامون آن به «آزادی» تغییر کرد.
حسین امانت، دربارۀ ایدۀ طراحی برج آزادی میگوید: «این بنا به گذشتههای تاریخ ایران نظر دارد. من میخواستم اگر کسی از خارج میآید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط میشود. در این بنا، قوس اصلی وسط برج، الهام گرفته از طاق کسری مربوط به دورۀ پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس جناغی است، از معماری ایرانی در دوران اسلام حرف میزند. رسمی سازیهایی که بین این دو قوس را پر میکند، ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفتهام».
پس از ورود به فضای داخل بهنام پاکنژاد، راهنمای برج، با معرفی ریزفضاهای اصلی موزه، مهمانان را در مسیر بازدید ــــ که شامل بخش ایرانشناسی، سالن اصلی و موزۀ دوربینهای عکاسی، بام، طبقات چهارم، سوم و دوم برج، تالار آینه، نگارخانۀ اقوام، تالار فرهنگ، کتابخانه، راهروی فناوری و سالن آمفیتئاتر است ــــ هدایت کرد.
سالن ایرانشناسی که ابتدا برای بازدیدکنندگان خارجی طراحی شده بود، ماکتی از نقشۀ ایران در سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ را برای آنها به نمایش میگذارد. در این بخش میتوان تقسیمات ۱۸ استان ایران و نمادی از صنعت هریک از آنها را در گویی شیشهای مشاهده کرد. خطوط آبیرنگ، رودها و دریاچههای اصلی کشور، قسمتهای سبزرنگ، مراکز استانها و قسمتهای کرمرنگ، مرزها و جادههای بین شهرها را مشخص میکنند و در نهایت، این مجموعه شمایی کلی از وضعیت تاریخی و جغرافیایی ایران برای بازدیدکنندگان تصویر میکند.
پس از رسیدن به ورودی اصلی مجموعۀ آزادی از ضلع شرقی میدان، به درهای سنگی (از جنس گرانیت معادن همدان) برمیخوریم که هرکدام سهونیم تن وزن دارند و هرروز به کمک اهرمی کوچک بهراحتی باز و بسته میشوند. این درها نماد درهای غولپیکر قلعههای ایران باستان به شمار میآیند. با گذر از این قسمت، به ورودی اصلی برج معروف به گذرگاه پیشینیان میرسیم که با جدا کردن فرد از هیبت برج، او را در مقیاسی انسانی قرار میدهد. ارتفاع سقف این گذرگاه با پیروی از ورودی قلعههای ایران باستان بهصورت پلکانی کوتاه و کوتاهتر میشود و در نهایت ما را به اولین سالن موزه هدایت میکند. در حال حاضر این سالن موزۀ دوربینهای قدیمی است. تالار کهن (موزۀ اصلی) مجموعۀ آزادی، نمایشگاهی از مجموعۀ شخصی محمدعلی جدیدالاسلام (عکاس و کلکسیونر تبریزی) است که ۹۵۰ دوربین عکاسی قدیمی در آن وجود دارد.
پس از بازدید از این بخش، بهنام پاکنژاد توجه مهمانان را به جزئیات سازهای برج جلب کرد: «این سالن تنها قسمتی از مجموعۀ آزادی است که دقیقاً زیر برج قرار دارد. بهدلیل وجود کاربندیهای ضربی در سقف آن، فشار وارده بر چهار پایۀ اصلی برج میان تمام قسمتهای قوسها تقسیم میشود و استقامت سازه را افزایش میدهد. آسانسورهای بهکاررفته در برج ۵۱ ساله و از برند شیندلر سوییساند. بهجز تعویض کابینهای چوبی آن با کابین فلزی، تغییر قابلتوجهی در آنها صورت نگرفته است. با توجه به عمود نبودن پایههای برج و برای بهرهوری هرچه بیشتر از فضای طبقات، از دو آسانسور برای دسترس به طبقات بالاتر استفاده شده که این موضوع یکی دیگر از نقاط قوت این بنا به شمار میآید».
حین گردش بازدیدکنندگان در قسمت بام، راهنما در خصوص اطلاعات معماری برج این گونه توضیح داد: «برج آزادی نهتنها نماد تهران، بلکه نماد ایران محسوب میشود. بهطور کلی، بنا برای تبدیل شدن به نماد یک سرزمین، به دو ویژگی نیاز دارد»:
ویژگی اول استقامت و ماندگاری بالای سازه است. برج آزادی بهدلیل داشتن ساختار چهارپایهای و فونداسیون پنجمتری در زیر هرپایه، مقاومت بسیاری در برابر بلایای طبیعی از خود نشان میدهد. ویژگی دوم، بهکارگیری عناصر معماری کشور در بنا است؛ به گونهای که بتوان شناسنامۀ فرهنگی ایران را در هر گوشه از آن تشخیص داد. در طراحی برج آزادی از ترکیب معماری پیش و پس از اسلام و همچنین معماری مدرن (کاربرد بتن در ساختار اصلی) استفاده شده است. چهارپایه بودن برج نماد چهارطاقیهای آیین زرتشت (مانند آتشکدۀ نیاسر کاشان) و فضای بام برج براساس سربرجیهای دورۀ سلجوقیان و غزنویان (مانند گنبد سلطانیه و برج طغرل) طراحی شده است. پنجرهها نمادجایگاه تیراندازهای قلعهها، و نیمدایرههای کنار پلهها نیز الهام گرفته شده از جایگاه دیدبانها است.
بهنام پاکنژاد در ادامه گفت: «در چهار گوشۀ طبقه چهارم پنجرههای بلند و باریکی میبینیم که وظیفۀ انتقال جریان هوا به فضای داخلی را برعهده دارند و در معماری ایرانی به بادگیر معروفاند. در قسمت مرکزی بام، گنبد رک (در زبان معماری به معنای مخروط) قرار دارد که نمونههایی از آن را در آرامگاه شوش دانیال، خیام، باباطاهر و بوعلی سینا میتوان دید. این گنبد نقش آبنمایی طبیعی را نیز ایفا میکند و رنگ آبی فیروزهای به کاررفته در آن ـــ که با عنوان Persian blue نیز شناخته میشود ـــ از نمادهای معماری ایرانی به شمار میآید».
فضای سبز گستردهای که در سطح میدان وجود دارد، نمادی از باغسازی ایران است که با شکل هندسی شش ضلعی (برگرفته از طرح داخلی گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان) طراحی شده است. آبنماهای کار شده در سطح میدان تداعیگر باغهای قدیمی ایران از جمله باغ ارم شیراز، باغ فین کاشان و باغ ماهان کرماناند. حسین امانت در طراحی فضای میدان، از قانون یکسوم پیروی کرده و جایگاه برج را طوری در نظر گرفته است که سمت غربی میدان، که حالت ورودی دارد، طویلتر باشد.
ساختار اصلی برج آزادی از جنس بتن مسلح و نمای بیرونی آن از سنگ مرمریت معادن جوشقان اصفهان است که بهصورت قطعهقطعه روی هم سوار شدهاند. ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ در ۱۵۰۰۰ وزن و شکل و اندازۀ مختلف که با تیشهکاری مزین شدهاند.
از آخرین طبقۀ برج تا سطح تالار اصلی، ۲۷۷ پله قرار گرفته شده است که بهترتیب در سه نوع مختلف طراحی شدهاند. نوع اول، شبیه پلههای مساجد اصفهان (مانند منار جنبان) که مرتفع و بهحالت پیچدرپیچ هستند؛ نوع دوم با الهام از کاخ آپادانا در تخت جمشید، کمارتفاع در نظرگرفتهشدهاند؛ و نوع سوم پلهها که پلههای آبانباری (مانند آبانبار یزد و کرمان) محسوب میشوند، به زیرزمین میرسند.
با ورود به طبقۀ سوم برج که در ارتفاع ۳۳متری از سطح میدان قرار گرفته است، به نگارخانۀ آسمان میرسیم که در فصلهای مختلف میزبان نمایشگاههای هنری است. از این طبقه، پنجرهای به شکل ستارۀ شمسه (از نمادهای معماری ایران) قابل مشاهده است؛ طراحی آن بهگونهای صورت گرفته که همزمان نقش روشندان را نیز ایفا کند و نور را به فضای داخلی انتقال دهد. دیوارهای این طبقه با بتن سفید (به همراه سنگ گواتر) پوشیده شده، متریالی که دلیل پیشرو بودن کاربرد آن، به سنگ شهیادی معروف شده است. تیشهکاریهای انجامشده روی بتنها یادآور هنر حجاری (کاروی) در دورۀ هخامنشی است و علاوه بر جلوگیری از ایجاد فضای یکنواخت، باعث ایجاد سایهروشنهای زیبایی برای محیط نگارخانه میشود. همچنین معماری باز بهمثابۀ یکی از اصول معماری ایرانی در طراحی برج لحاظ شده است.
با گذر از طبقۀ دوم، صابر کرمزاده با اشاره به دیوارنویسیها و کندهکاریهای روی بدنۀ برج، مفهوم «وندالیسم» (تخریبگرایی) را برای مهمانان توضیح داد. ریشۀ وندالیسم را میتوان در میل انسان به جاودانگی و بهجاگذاشتن نشانهای از خود روی سنگها یا دیوارۀ غارها (از صد و پنجاه هزار سال پیش) جستوجو کرد. اگرچه نگاه جامعهشناسان به چنین پدیدهای در قرن گذشته نگاهی منفی بود، امروزه وندالیسم شاخهای هنری شناخته میشود که میتوان به کمک آن از احوال گروهی از انسانها در بازۀ تاریخی بهخصوصی آگاه شد و سیر تغییرات اجتماعی جامعه را در آن مشاهده کرد. او همچنین پیرامون متریال بهکاررفته در ساختار برج آزادی و مفهوم »پالیمسست» با مهمانان به گفتوگو پرداخت.
بهنام پاکنژاد، راهنمای برج، در تالار آینه نمادهای بهکاررفته در غرفهها را توضیح داد و سپس بازدیدکنندگان را به سالن آمفیتئاتر هدایت کرد. پس از رسیدن به فضای کتابخانه، مهمانان پلانها و مدارک طراحی برج را دیدند و با مبلمان و محیط کار کادر اداری برج در سالهای ابتدایی بازگشایی،آشنا شدند.
پس از اتمام بازدید و خروج گروه یله و مهمانان از فضای داخلی برج، علی میرزامصطفی ضمن خواندن بخشهایی از کتاب جنگ و معماری، اثر لبیوس وودز، درخصوص معنا و مفهوم مدنیت با همراهان به گفتوگو نشست.
نگارنده: درسا گلابی