مـطالعــات
منابع مطالعاتی
زندان پیشامدرن
زندان پیشامدرن – سیاهچال
بهمنظور فهم ساختار زندان پیشامدرن، شناخت ساختار سیاسی پیشامدرن هم ضروری است. ساختار سیاسی ایران پیشامدرن را به تسامح میتوان استبداد فردی تلقی کرد. در این ساختار سیاسی پادشاهان ایران هر سه قدرت تقنینی، اجرایی و قضایی را در اختیار خود داشتند؛ چنانکه فرمانهای کسانی همچون داریوش و شاهعباس اول قانون بود و به دست خود و زیردستانشان هم آن را اجرا میکردند و گهگاه بر مسند قضاوت نیز مینشستند.
در واقع در اندیشۀ سیاسی پیشامدرن، فرمانروایان در نقش چوپانان انسانها، از فرمانبرداران خود سرشتی والاتر داشتند (ژان ژاک روسو). زندان پیشامدرن متناظر با ساختار سیاسی پیشامدرن است که ساختاری ضد دموکراتیک دارد و از آنجایی که مردم با عنوان رعیت (گله) هیچگونه حقوقی نداشتند، حبس آنها در سیاه چال نیز امری بدون اشکال بوده است. ساختار فیزیکی زندانهای پیشامدرن با ساختار سیاسی و فکری آن دوران مشابه بود. ساختار سیاسی که در آن رابطۀ اربابرعیتی حاکم بود. همانطور که پادشاهان گذشته اختیار جان و مال مردم را داشتند و اجازه داشتند آنها را با گناه و بیگناه اعدام کنند؛ در انبار هم وجود چاه و بریدن سر زندانیان و انداختن اجساد آنها درون چاه در همین چارچوب فکری درخور تبیین است. باوجود اختلاف در شکل ظاهر و معماری می توان برخی ویژگی های مشترک را در زندانهای پیشامدرن احصاء کرد؛ از آن جمله میتوان به تاریکی و نبود نور، نداشتن سلول و به دنبال آن تفکیک نشدن زندانیان، کاربرد کند و زنجیر و… اشاره کرد.
این گونه که زندانیان همه در محوطهای سرپوشیده، کنار یکدیگر و در کند و زنجیر دربند بودند و در این محوطه برای ورود نور هیچ روزن و پنجرهای وجود نداشت و از این نظر چنین ساختاری، زندانی را در تاریکی محض فرو میبرد؛ بنابراین برای اطلاق نام زندانهای پیشامدرن، سیاهچال از هر نامی درستتر به نظر میرسد.