گفتوگو دربارۀ مقالۀ گرافیتی ایرانی: مقاومت و خود-بیانگری از طریق دیوارهای شهری
گزارش نشست ششم (۱۵ تیرماه ۱۴۰۲)
حیات اجتماعی دیوار
در این نشست از سلسله نشستهای معماری از دریچۀ منابع مکتوب که با همکاری مجموعۀ فرهنگی – هنری برج آزادی برگزار شد، اعضای گروه یله با همراهی کارشناسان و مهمانان به تبادل نظر دربارۀ حیات اجتماعی دیوار و شاکلۀ آن یعنی گرافیتی و دیوار پرداختند و ضمن بسط و گسترش مفاهیم گرافیتی، دیوار و حیات اجتماعی، چگونگی شکلگیری و سیر و تحول آن در گذر زمان و مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مربوط به آن را مورد بحث قرار دادند.
حامد طاهری کیا ـــ پژوهشگر و جامعهشناس ـــ کارشناس حاضر در جلسه و علی عباسی ـــ دانشجوی مطالعات معماری دانشگاه هنر تهران ـــ دبیر جلسه بود. مهدی گلچین عارفی، محمدصادق خاجی، ساره نیکآبادی و بصیرحسینپور نیز در این جلسه حضور داشتند.
در ابتدای جلسه، علی عباسی با ارائۀ مقدمهای در حوزۀ گرافیتی و دیوار، فضای ذهن را برای ورود به بحث آماده ساخت. او گرافیتی را از مظاهر فرهنگی و محصول دهۀ هفتاد میلادی خواند که به گفتۀ عکاسی فرانسوی، هنرِ حرامزادۀ خیابانهای بدنام است و بر دیوار شهرها نمایان شد تا تحولی ایجاد کند؛ تحولی برآمده از انسان فردگرای مدرنی که در انزوای اجتماعی، زیر فشارهای اقتصادی جامعۀ فراصنعتی به اجبار به حاشیه کشیده شده بود و برای ابراز موجودیت خود شهر را بهعنوان بوم نقاشی انتخاب کرد. بنا بر گفتۀ یکی از گرافرهای آن دوره، گرافیتی روشی برای به دست آوردن موقعیت اجتماعی در جامعهای است که هویت شهروندانش بر اساس مالکیت برآورد میشود. دیوار، بهعنوان عنصر جداکننده و محصورکنندۀ فضا، امنیت و مالکیت را فراهم میکند و همواره محلی برای ارائۀ آثار نقاشی نیز به شمار میآید. همانطور که در طول تاریخ نیز نمونههایی از آن را میتوان مشاهده کرد: از غار لاسگو، مقابر وادیالملوک مصر و ویلاهای پمپئی گرفته تا گرافیتهای نیویورک و توکیو. از اشتراکات قابلتوجه میان این آثار، شکلگیریشان در محل زندگی روزمرۀ ما است، نه بر دیوار موزه و گالریها. تعدادی از آنها چنان در گوشههای مخفی شهر جا خوش کردند که ما را یاد گوشۀ دور از دسترس غارها میاندازند. همانطور که اگر از پنجرۀ امروز به غارها بنگریم، اطلاعات مهمی از ذهن بشر معاصرشان به دست خواهیم آورد (شکار، غذا، جادو، ترس، پناهگاه و…)، هزاران سال بعد نیز با مشاهدۀ گرافیتیهای امروز، مفاهیمی چون مصرفگرایی، شهر، اعتراض، روایتگری صریح ذهن دغدغهمند اجتماع و در نهایت، رابطۀ تنگاتنگ روزمره و زندگی به ذهن متبادر میشود. زندگی جوانان دهۀ هفتاد میلادی، گرافرهایی که شبانه محله به محله میرفتند شهر را بیآنکه تصاحب کنند از وجود خود باخبر کرده و بعد رها میکردند. آنها بهدنبال تغییر قدرت حاکم به نفع خود نبودند؛ فقط میخواستند دیده شوند، قدرت حاکم را مخدوش کنند و به شهرت برسند. برای این نسل نامرئی، شهرت به خودی خود یک ثروت بود و برای جامعهای که ارزشی برای آنان قائل نبود، میتوانست موقعیتی خاص باشد. صنعت تبلیغات نیز بهصورت گسترده از گرافیتی در سطح شهر بهره برده و میبرد. مترو، چه تونلها و چه بدنۀ قطارها، از شاخصترین مکانها برای نمایان شدن گرافیتیها است. از این طریق شورش کوچک خود را همهروزه از میان تمام شهر میگذراندند. در واقع آنان منطق چرخش یکنواخت قطارها را به نفع فردیت خود تغییر دادند. به نظر میرسد همین امر یکی از دلایل جرمانگاری آن دوره باشد.
گرافیتی مدرن در ایران در اواخر دهۀ هفتاد، همزمان با گسترش موسیقی رپ فارسی در تهران و سایر شهرها، پدیدار شد. گرچه دیوارنگاری در دورۀ انقلاب و جنگ نیز بهصورت شعارنویسی در کوچه و خیابانها از سوی قشرهای سیاسی رواج داشت. در تهران ابتدا در شهرک آپادانا و اکباتان، در دیوار بین این مجموعه و بزرگراه شیخ فضلالله نوری، نمایان شد که از آثار «تنها» از گرافرهای معروف ایران است و سپس در سایر محلهها و نقاط شهری تهران چون؛ سعادتآباد، شهرک غرب، ونک و چهاراه ولیعصر حضور پیدا کرد. از تفاوت بین گرافیتی در غرب و ایران، میتوان به جرمانگاری آن در غرب اشاره کرد؛ درحالیکه در ایران با این مسئله به گونهای دیگر برخورد میشود. گرافیتیها چه جرم تلقی شوند و چه نشوند، بخشی از چشمانداز شهری به شمار میروند.
علی عباسی در ادامه دربارۀ دیوارهای شاخص و معروف در جهان چون دیوار برلین و نقشی که در تقسیم آلمان به دو بخش آلمان شرقی و آلمان غربی داشت صحبت کرد. اینکه چگونه دیوارها هویت شهری را میسازند، آن را تعریف میکنند و بر هویت انسان شهری تأثیر میگذارند.
در بخش دوم، حامد طاهری کیا از نویسندگان مقالۀ «گرافیتی ایرانی: مقاومت و خود ــ بیانگری از طریق دیوارهای شهری»، ضمن گسترش و تدقیق مسائل مطرح شده، به بررسی و آشکارسازی لایههای مورد بحث دربارۀ دیوار و گرافیتی روی آورد و سیر تحول آن را در غرب و ایران بررسی کرد: آیا دیوار زندگی دارد؟ منظور از حیات اجتماعی چیست؟ حیات و زندگی برای موجود زنده است یا غیرجاندار را نیز شامل میشود؟ او اینگونه نگاه و برداشت، یعنی حیات غیرجاندار و شیء را، محصول غیرانسانگرایی ((Nonhumanness برشمرد که در نقد انسانگرایی حاصل از مدرنیسم است. مشکلات ناشی از انسانگرایی در زندگی بشرـــ از محیط زیست گرفته تا نقشی که غیرجاندارانی چون ماشین بخار، انقلاب صنعتی و تکنولوژی در پدیدآمدن مدرنیسم و انسانگرایی داشت ـــ سبب پیدایش مکتب غیرانسانگرایی شد. از نگاه او، رابطۀ انسان و تکنولوژی دیگر بهصورت مرکزیت انسان (امانیسم و انسانگرایی) نیست؛ بلکه رابطهای عرضی و بهصورت شبکه است، در یک شبکه بر یکدیگر تأثیر گذاشته و از یکدیگر تأثیر میگیرند. حیات اجتماعی یعنی «شیء یا دیوار مورد بحث ما فکر نمیکند ولی عاملیت دارد، سیر و تحول دارد، در روند تاریخ تأثیرگذار است، دارای تاریخ است». پس دیوار همانند معماری، نوعی از تکنولوژی است.
در ادامه، طاهریکیا سیر تحول دیدگاهها پیرامون بحث دیوار را از غرب آغاز کرد: «با کنار رفتن سلطۀ کلیسا، حقوق پا به میان میگذارد، همانطور که در علوم، شک در برابر ایمان ظاهر میشود و به تشریح و تثبت دوبارۀ علوم روی میآورند، در جامعه نیز مؤمن جای خود را به شهروند میدهد، و نظام شهری با حقوق شهروند ظاهر میشود و به دنبال آن مرز ( (borderو تفکیک و تقسیمات در تمامی ابعاد جامعه پدید میآید. مرزبندی، فریمبندی یا چارچوببندی از مشخصههای این دوران است که به طبع آن checkpoint پدید میآید، یعنی نظام اطلاعاتی در این سو و آن سوی مرز وجود و لزومیت دارند. از دیگر موارد مرزبندی، دیگری یا other است که در اینجا ما شاهد هویت ملی و مرزهای ملی نیز هستیم. در غرب مکتبی وجود دارد با عنوان داروینسیم که چون داروین به مسئلۀ تطور و تکامل میپردازد و بیان میکند که هر چیزی تا جایی تطور یافته است. برای مثال، چکش ادامۀ مشت است. با توجه به این رویکرد، دیوار ادامۀ پوست است. نوعی مرز است بین درون و بیرون و در نتیجه، دارای نظام حقوقی است. از دیگر مشخصههای این دوران پدید آمدن مصالح نوین ـــ آهن، شیشه، بتن و… ـــ است که با پا گذاشتن به شهر، باعث ایجاد نظام شهری و حقوقی جدیدی شد و در پی آن پرسهزنی در شهر، کافههای باز، زندگی شبانه به وجود آمد. ایجاد دیوارهای جدید و نظام حقوقی مربوط به آن بحث بسیار گستردهای است؛ اینکه فاشیستها چگونه دیوارهایی ایجاد کردند یا سایر دیوارها مانند دیوار بیمارستانها، تیمارستانها و زندانها چگونه ایجاد شدند. همچنین مرز و دیوار و نظام شهری و حقوقی در غرب بررسی شد.
در ادامه، به تشریح این رویکرد در ایران دورۀ قاجار نیز پرداخته شد. بهطور کلی، دیوار و نوع نظام شهری و حقوقی مربوط به آن در ایران، وارداتی از سوی غرب به شمار میرود. در زمان قاجار، تحول نظام شهری و حقوقی اتفاق افتاد که حاصل ورود موج پیشامدرن است. زندگی شب در خیابان لالهزار، پرسهزنی و دیوارنگارههای در آن، نظام شهری جدید مبتنی بر بلدیه و دیوانسالاری، تأسیس دارالفنون و ارگانهای دیگر، نمونههایی از آن به شمار میآید. هرچند نوع تحول آن با غرب متفاوت است. برای مثال، جنس دیوار در ایران خشن و مردانه است. دیوار، مرزبندی مردانه و زنانه دارد و فاصلۀ بین زنانگی و مردانگی، و اندرونی و بیرونی محسوب میشود و نظام شهری مبتنی بر نظام دینی است. در دورۀ پهلوی اول نظام شهری تحول یافت و مدرنیسم و ملیگرایی بهعنوان عناصری شاخص، نمایان شدند. دیوارها سر برآوردند، دانشگاه تهران و شهرداری و بانک ساخته شدند و فریمبندی که از ویژگیهای مدرن است ـــ مانند شناسنامهدار کردن مردم که نوعی مرزبندی و تفکیک به شمار میآید ـــ پا به میان گذاشت. در دورۀ پهلوی اول جنس دیوارها سیاسی است و در دورۀ پهلوی دوم با اینکه این رویکرد ادامه دارد، دیوارهای فرهنگی ـــ دیوار موزههایی چون موزۀ هنرهای معاصر و تئاتر شهر ـــ متأثر از فعالیتهای فرح دیبا پدید آمدند. با شروع دورۀ انقلاب ۵۷، شعارهایی با محتوای مرگ و زندگی یعنی «درود بر… و مرگ بر…» بر دیوارها نقش میبندد و جریان واپسگیری دیوارهایی که در اختیار حکومت است، آغاز میشود. این دوره را میتوان دورۀ سرنگونی و تسخیر دیوارهای حقوقی نامید؛ همچون بالارفتن از دیوار سفارت آمریکا و تسخیر آن، بهمثابۀ سرنگونی همان دیواری که از غرب وارد شده است. بعد از انقلاب ۵۷، دیوار دوباره در اختیار حکومت قرار گرفت و مرز آن مبتنی بر تفکیک زن و مرد تعریف شد؛ همانطور که در دورۀ قاجار نیز با مفهوم جدایی محرم و نامحرم شکل گرفته بود.
در دورۀ انقلاب و پس از آن جنگ، مفهوم امت و پیرو جایگزین مفاهیم شهروند و حقوق شهروندی میشود و در بخشی نیز نقاشی و دیوارهای بصری در خدمت ایدئولوژی قرار میگیرد. بعد از آن در سال ۸۸، مردم بار دیگر به واپسگیری دیوارها و بهکارگرفتن عکاسی و موسیقی و گرافیتیهای ابتدایی روی میآورند؛ هرچند در این دوران گرافیتی نسبت به سایرین، چون رپ فارسی، نمود و کیفیت چشمگیری نداشته است. در سایر کشورها نیز شاهد این واپسگیری هستیم، مانند دیوارهای سیاسی و بهار عربی، گرافیتیهای باکیفیت در میدان التحریر مانند میدان آزادی. بعد از ۸۸، دورههای مختلف اعتراضی، بر دیوارها تأثیر زیادی میگذارند، گویی دیوار نشاندهندۀ رابطۀ بین مردم و نظام حکومتیاند. بهطور کلی در ایران متأخر، حکومت دیوارسازی میکند و مردم دنبال دیوارند.
در پایان نشست، مهمانان به نکاتی پیرامون مباحث مطرح شده اشاره کردند که مهمترین آنها موارد زیر بودند:
- نقش دیوار بهعنوان رسانه در دورههای تاریخی مختلف و سیر تحولات آن
- علل افول گرافیتی؛ تأثیر مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … بر گرافیتی
- ارتباط میان مصالح و گرافیتی؛ آجر، بتن، نرده، شیشه چه تأثیری بر گرافیتی دارند و چه تأثیری میپذیرند؟ آیا دیوار بتنی در اکباتان تأثیری بر ظهور گرافیتی در آنجا دارد؟
- بررسی انواع دیوارها؛ دیوار برلین، ترامپوال (دیواری که ترامپ در مرز مکزیک کشید) و علل شکلگیری آن، دیوار اورشلیم (دیواری که برای آن سوی خود مفهوم تجاوز دارد و برای سوی دیگر امنیت و آزادی)
- مرزها و مسئلۀ جهانی شدن
- چگونگی برآمدن دیوارها، مانند دیوار موزۀ ملی و موزۀ دفاع مقدس، دیوار نقش جهان و…
نگارنده: لیلا نقوی.