پله در میان

با رواج بلندمرتبه‌ساز‌ی در دورۀ پهلوی، پله ـــ با تکیه بر کارکرد ارتباطی ـــ از عناصر شاخص و مهم در معمار‌ی ایران شد. این اهمیت نه‌تنها در خصوص بناهای سلطنتی، ادار‌ی و حکومتی بلکه در خصوص ساختمان‌ها و مجتمع‌های مسکونی نیز صدق می‌کرد. اکباتان نمونۀ شاخصی از ساختمان‌هایی است که در آن پله بخش قابل‌توجهی از کالبد بنا را به خود اختصاص داده است.

در این شهرک، بسته به میزان آشنا یا ناآشنا بودن، با سه لایه از پلکان مواجهیم: لایۀ اول، صورت پلکانی بلوک‌ها؛ لایۀ دوم، پله‌‎های چسبیده به جداره‌ها؛ و لایۀ سوم، پله‌های واقع در قلب شاخه‌ها. هرچه نسبت به فضای شهرک آشناتر باشیم، لایۀ سوم را بیشتر درک می‎‌کنیم.

 

در دوره‌ای، پله‌های لایۀ سوم ـــ که اساساً برای فرار طراحی شدند ـــ امکان برقرار‌ی دیالوگ و تعاملات اجتماعی را برای ساکنان فراهم می‌کردند. بنا به گفته‌های اهالی، این پله‌های فرار محل خلوت و پاتوق ساکنان، مخصوصاً کودکان و جوانان، بوده است. طی مداخلات انجام شده و تغییر در ساختار پله‌ها، کالبد آن رها شده و دیگر امکانی برای ایجاد تعاملات اجتماعی ساکنان وجود ندارد.

با هدف احیای تعاملات اجتماعی یادشده، رنگ قرمز، سکوها، تراس‌ها و رشته‌‌پله‌ها به کالبد متروک پله‌های فرار افزوده شد تا طی مراتبی کف را به سطح بام برسانیم. در این طرح، سکوها و تراس‌ها قابلیت شکل‌دهی دوباره به خلوت‌ها و برقرار‌ی تعاملات را دارند و این فضاهای ایجادشده در اختیار کاربران و ساکنان است.

پله‌های فرار شهرک اکباتان ـــ که در قلب مجموعه و در نقطۀ اتصال شاخه‌های بلوک‌ها قرار دارند ـــ لایۀ آشنایی برای ساکنان‌ این شهرک‌اند و سال‌ها، پاتوقی برای اهالی و محلی برای باز‌ی کودکان بوده‌اند. با مداخلات انجام‌شده در سال‌های اخیر، مسیر ارتباطی این پله‌ها با حفاظ‌های فلز‌ی مسدود و در پی آن، پله‌ها به فضاهای متروک و فراموش‌شده‌ای تبدیل شده‌اند که دیگر امکان گذشته را برای برقرار‌ی تعاملات ساکنان ندارند.

بنا به گفتۀ اهالی ـــ علاوه‌بر کارکرد ارتباطی در موقعیت‌های بحرانی ـــ هنرمندان و گروه‌های خاص از این پله‌ها برای دسترسی به بام و فضاهای مستقر در آن استفاده می‌کردند. تراز کف محل بروز رخدادها و تحولات اجتماعی در سطح عمومی است و آنچه در بام اتفاق می‌افتد، خصوصی‌تر است. از سوی دیگر، واحدهای مشرف به این پله‌ها ـــ که هر کدام در بلوکی مجزا هستند ـــ نسبت به هم حکم همسایگی دارند.

هدف از این پروژه، احیای قابلیت شکل‌گیر‌ی تعاملات اجتماعی و تکمیل دیالوگ ناقصِ میان فضاها از طریق پله‌ها در دو محور عمودی و افقی است: ارتباط عمودی کف تا بام؛ و ارتباط افقی دو واحد مشرف به هم و قوت گرفتن همسایگی‌.

 در این طرح، سکوها و تراس‌ها به‌مثابۀ میخ‌اند و رشته‌پله‌ها به‌مثابۀطناب. رشته‌پله‌ها میان سکوها و تراس‌های قرمزرنگ بافته شده‌اند و دسترسی به سکوها و فضاهای طراحی‌شده را ممکن کرده‌اند.  

در سال‌های گذشته، پله‌های فرار شهرک اکباتان پاتوقی برای جوانان و محلی برای باز‌ی کودکان بلوک‌ها بوده است. در نتیجۀ مداخلاتی که ساختار پله‌ها را تغییر داد، موجودیت و کارکرد اجتماعی این پله‌ها نیز فراموش شد. پله‌های فرار در قلب شاخه‌ها و در درونی‌ترین لایۀ آشنای شهرک قرار دارند و ماهیتشان از بیرون ناپیداست. تنها اهالی در ترددهای روزمره با این پله‌ها روبه‌رو می‌شوند. ما در پروژۀ پله در میان در پی آنیم تا هویت فراموش‌شدۀ این پله‌ها و فضای پیرامون آن را احیا کنیم.

در نگاه کلی، این طرح بر اساس پیشینۀ فعالیت‌های ورزشی و هنر‌ی گروه‌های مختلف ـــ نظیر پارکور، گرافیتی، و موسیقی ـــ و تعاملات رایج میان ساکنان شهرک اکباتان طراحی شده است؛ اما نحوۀ استفاده از فضاها را تعیین نمی‌کند.

اختیار فضاهای طراحی‌شده تماماً با کاربران است. همچنین امکان پیدایش نوع جدیدی از فعالیت‌ها و تعاملات در فضای طراحی‌شده پیش‌بینی شده است.

باید از زیر بلوک‌ها گذر کنیم و بعد به نقطۀ اتصال شاخه‌ها برسیم. نخستین مواجهۀ ما با طرح سکوها، تراس‌ها و رشته‌پله‌های قرمزرنگی است که فضای پله‌ها را، از کف تا بام، به هم بافته و مجموعه‌ای در‌هم‌تنیده را شکل داده‌اند.

در شمای کلی، طرح دو مربع تودرتو دارد: مربع درونی همان پله‌های فرار است و مربع بیرونی، ناشی از استقرار بلوک‌هایی است که پله‌ها را محصور کرده‌اند.

افزوده‌های قرمزرنگ امکان برقرار‌ی تعاملات عمودی ـــ از کف تا بام ـــ و افقی ـــ همسایگی واحدهای ناظر به پله‌ها ـــ را فراهم می‌کنند. سکوها و تراس‌ها در ترازهای متفاوتی واقع شده‌اند؛ اما به هم اشراف دارند و ارتباطشان از طریق رشته‌پله‌ها است.

پروژۀ پله در میان سولولوگ خاکستر‌ی ساکنان را به دیالوگ تعاملی کاملی ارتقا می‌دهد؛ در فضای متروک پله‌های فرار حیات اجتماعی سر می‌گیرد و در چنین وضعیتی می‌توان آن را «کوچه» نامید.