درک معنای غیرارجاعی
چکیده
از زمان انتشار مجموعه مقالات جرج برد و چارلز جنکس با عنوان «معنا در معمـاری» در سال ۱۹۶۹، بـهترین آثار نظری دربارۀ دیسپلین معماری و تحول آن از مـدرنیسم، به پستمـدرنیسم، به "تکـامل معنا" و "مـاهیت نشانهگذاری" پرداختـهاند. امـروزه، بـا مـواجهۀ معماری بـا گذاری دیگر، از پـستمـدرنیسم بــه عصر دیجیتال و بــهطور خـاص بــه هـوشمـصنوعی، یـک کتاب در تلاش برای احیای دیسیپلین تــأثیر قابلتوجهی داشته است. این کـتاب کوچک با عنوان «معماری غیرارجاعی» بــا ایدهپردازی معمار سوئیسی، والـریو اولـجـیـاتی ، توسط مارکوس بـرایتشمید نگارش شده است. در این کتاب، هفت اصل که بـیشباهت به پنج اصل لوکـوربوزیه نیستند، بهطـور مستقیم مطرح شدهاند: تجـربۀ فضـایی، تـکـینگـی، تازگـی، ساخت، مغایرت، سازماندهی، برانگـیختگی حسی. در تلاشی برای بررسی تفکـر اولجیاتی از او خـواستم تا دربارۀ ایدۀ معماری غیرارجاعی صحبت کـند. ما توافق کـردیم که این گـفتوگو از طریق ایمیل انجام شود. در ادامه، پرسشهای من از اولجیاتی و پاسخهای او قرار گرفته است. - پیتر آیزنمن
گروه ترجمه و ویراستاری:
علیرضا حاجیاسماعیلی
فاطمه حاجی علیبیگی
نـازنین امیــری